مصاحبه با زهراامیدی


بیوگرافی زهراامیدی

 گرافیست،نویسنده و ترانه سرا


منبع : کیمیا نیوز  


  
متولد آبان ماه  1365 هجری شمسی در اصفهان است.رشته ی تحصیلی او ادبیات فارسی بوده و علاقه ی بی حد و اندازه ی وی به شعرو موسیقی از

 کودکی او را به گرداب این هنر زیبا کشانده و هرروز بیشتر از روز پیش در خود غرق می کند.

از نوجوانی شروع به نوشتن کرد ولی فعالیت حرفه ای او از سال 1392شروع شد و پس از آن بیشتر به سمت ترانه سرایی با مضامین 

عارفانه،عاشقانه واجتمایی سوق پیدا کرد .

دست آورد فعالیت های بی وقفه ی وی شعرها،ترانه ها،عکس نوشته ها،و تک آهنگ های دارای مجوز از اداره ی ارشاد  اوست که در وب 

سایت و وبلاگ وی منتشر شده است.


 

 

 

چی شد که به سمت ترانه سرایی قدم برداشتی؟

از کودکی علاقه ی زیادی به شعر و موسیقی داشتم ولی هیچ وقت فکرش رو نمی کردم که روزی ترانه بنویسم و بخوام با خواننده ها کار کنم .تو سن 21 سالگی برای خودم می نوشتم و نوشته هام بیشتر شبیه دلنوشته بود ولی رفته رفته با تشویق خونواده م مخصوصا مادر و برادر عزیزم این کار رو جدی تر دنبال کردم 
 
اولین آهنگی که با ترانه ی شما ساخته شد چی بود؟
 
اولین همکاری من با آقای آرمان علیزاده بود با ترانه ای به نام (چشم به راهان) که موضوعش ظهور امام زمان (عج) بود و در روز نیمه ی شعبان سال 1392منتشر شد .
 
چه حال و هوایی داشتی وقتی اولین ترانه ت رو شنیدی ؟
 
حس غیرقابل توصیفی داشتم از شنیدنش .احساس ترانه زمانی کاملا قابل درک هست که با موسیقی همراه بشه ومن بعد شنیدن ترانه م حس می کردم که انگار روحی بهش دمیده شده .یه تجربه ی متفاوت بود که هرگز تجربه نکرده بودم و استقبال و تشویق خونواده و دوستام باعث شد که من بیشتر و بیشتر تو این مسیر قدم بردارم
 
حرف ترانه هات براساس واقعیت های زندگی شخصی خودتون هست یا ازتخیلات تون سرچشمه می گیره؟
 
اگه بخوایم به موضوع و محتوای ترانه هام بپردازیم ،می تونم بگم به دو دسته تقسیم می شن یکی ترانه هایی که خودم می نویسم و یکی اونایی که براساس سفارش خواننده  و آهنگساز می نویسم که در هرصورت از احساسات درونی خودم نشات می گیرند
درواقع وقتی  درگیر یک موضوع یا داستان خاص برای نوشتن میشم طوری در اون فضا قرار میگیرم که انگار شخصیت اون داستان خود واقعی منه و این جوریه که مخاطب کارهام می تونند عمیقا با حرف ترانه هام ارتباط برقرار کنند 
 
بعد از اولین همکاری تون در سال 92 تا به حال چند ترانه ی دیگه به صورت آهنگ منتشرشده و کدوم یک بازخورد بیشتری داشته است؟
 
از سال 92 تا به حال جمعا 14 کار از من منتشر شده که 10 تای آن به صورت آهنگ توسط خواننده ها اجرا شده و 3 تای آن به صورت دکلمه بوده که یکی از اونا با صدای خودم بوده و یکی هم ترانه ی کودکانه هست که به تازگی با صدای آقای مهیار مجیب (عمو نیما)اجرا شده و به زودی منتشر میشه
ترانه های دیگه ای هم در دست اجرا دارم که ترجیح میدم اسم خواننده ها سورپرایز بمونه 
شخصا همه ی ترانه هام رو دوست دارم ولی به گفته ی دوستان ترانه ی (کفشای بندی )یکی از کارای تکرار نشدنی منه که خودمم خیلی دوسش دارم .هر چند ترانه ی کفشای بندی موقعی منتشر شد که فضای مجازی تااین حد همه گیر نشده بود و نهایتا در تعدادی از سایت ها و فیس بوک در دسترس مخاطب هام قرار گرفته بود 

 

نقش یک ترانه سرا در تولید یک آهنگ دقیقا چیه؟
 
به نظر من علاوه بر ترانه که قلب آهنگ محسوب میشه ،ملودی،آهنگ ، تنظیم ، میکس و مسترو...هم در زیبایی و موفقیت یک اثر تاثیر غیر قابل انکاری داره .به این معنا که شما نمی تونید نقش هیچ کدوم رو نادیده بگیرید
شاید براتون عجیب باشه شنیدن توصیف ترانه در جایگاه قلب ،اما این یه واقعیته که کمتر کسی رو می تونید پیدا کنید که آهنگ بدون کلام گوش کنه.قطعا برای همه ی ما بارها پیش اومده که بعد از گوش کردن حتی یک باربه یک آهنگ به طور نا خود آگاه تموم روز ترانه ی اون آهنگ رو زمزمه می کنیم و این می تونه دلیل محکمی برای مهم دونستن نقش ترانه سرا باشه 
 
شناخته شدن یا همون به اصطلاح معروف بودن چقدر برای شما اهمیت داره؟
 
سوال خوبیه! به نظر من معروف شدن کار چندان سختی نیست ولی باید در نظر داشت که علت اون شهرت چی بوده ؟
راستش برای من محبوب بودن خیلی بیشتر از معروف بودن اهمیت داره ومشهور بودن به هر قیمتی رو دوست ندارم .در واقع کسی که فقط معروفه شاید مدتی سرزبون ها باشه ولی در نهایت به فراموشی سپرده میشه اما کسی که محبوبه سال های سال در قلب مردم خواهد موند 
 
فکر می کنی یک ترانه سرای خوب باید شاعر خوبی باشه؟
 
به نظر من پیش زمینه ی ترانه سرایی شاعر بودنه ولی شاعر بودن به تنهایی دلیلی بر ترانه سرای خوب بودن نیست .

 
همکاری هایی که تا به حال داشتید برای شما رضایت بخش بوده؟
 
شخصا تو زندگی یا کاری رو انجام نمیدم یا اگه انجام دادم هیچ وقت از انجامش پشیمون نمیشم .همکاری های من انتخاب های من بودند و همیشه بهشون افتخار میکنم و از همین جا از تک تک شون برای ایفای نقش در آثارم تشکر میکنم 
البته این به این معنا نیست که اجرای همه ی ترانه هام بی عیب و نقص و عالی بوده باشه .ضعف هایی هم بوده که به قول تعدادی از دوستان حق مطلب ترانه هام به خوبی ادا نشده،ولی با وجود تموم کمبودها تونسته بیشتر از اون چیزی که انتظارش رو داشتم مورد پسند و توجه دوستان و همراهان عزیزم قرار بگیره و این واقعا چیز کمی نیست.
 
خیلی از مردم دوست دارند صدای ترانه سراها رو بشنوند .تا به حال به این فکرنیفتاده اید که یه مجموعه به صورت دکلمه با صدای خودتون به بازارارائه بدید؟
 
چرا؟خیلی دوست دارم این کاررو انجام بدم .منتظر یه فرصت مناسبم.
 
با وجود ترانه های خوب و پرمحتوایی که می نویسید چرا کم کارید ؟
 
راستش قبلا خیلی راحت تر همکاری می کردم ولی اخیرا یه مقدار سخت گیرتر شدم.دوست ندارم کیفیت رو فدای کمیت کنم و از طرفی هم شدیدا درگیر کارم و یادگیری زبان انگلیسی هستم که باعث شده کمتر فرصت نوشتن  پیدا کنم .ولی سعی میکنم با وجود تموم مشغله هام آهسته ولی پیوسته در حرکت باشم و نوشتن رو کنار نذارم .
همون طور که قبلا هم صحبتش رو کردم سورپرایزهای خوب و متفاوتی تو راهه...
 
چرا همزمان کارت رو به چند آهنگساز نمی سپاری تا هم از لحاظ کمی و هم ازلحاظ کیفی به نتایج بهتری برسی؟
 
خیلی از دوستان ترانه سرا این کار رو انجام میدن ولی شخصا بااین روش موافق نیستم و دوست ندارم دوستان آهنگساز رو برای کاری که ممکنه به کس دیگه ای واگذار کنم به زحمت بندازم.به نظرم زیاد منصفانه نیست.
 
شرایط یا شاید بهتره بگم شیوه ی همکاری باشما به چه صورت هست؟
 
برای من اجرای خوب بر هر چیز دیگری اولویت داره .چون معتقدم تولید آهنگ یه کار فرهنگی هست و کسی که قراره کارفرهنگی انجام بده در قبال جامعه ی خودش مسئولیت سنگینی به عهده داره و نباید به خاطر مادیات یا هر چیز دیگه جنبه ی معنوی کار خودش رو زیر سوال ببره.
رایگان کار نمی کنم ولی سعی میکنم همیشه با افراد مستعد و حرفه ای تا جایی که امکانش هست کنار بیام .
و موضوع خیلی مهمی که وجود داره اینه که من می نویسم تا شنیده بشم .برای همین قبل از واگذاری ترانه هام،در مورد تاریخ انقضای همکاری با خواننده و یا آهنگساز کار توافق می کنم و اگه پس از زمان معین ترانه م بدون دلیل منطقی آماده نشده باشه ،امتیاز اجرای ترانه رو به کس دیگه واگذار می کنم ، که از نظر من ایده ی خیلی خوبیه.آخه مگه یه ترانه سرا در طول یک ماه یا یک سال چند ترانه می تونه بنویسه ؟ که بخواد تو استودیوها خاک بخوره تا زمانی که خواننده رو مود اجراش باشه و اقدامی بکنه .
پیشنهادم برای اون خواننده های عزیزی که تمایل به همکاری با من رو دارند اینه که اگه می خواد کاری رو فرضا سال آینده اجرا کنه ،همون موقع از من ترانه بگیره تا هم ترانه های من فرصت شکوفایی پیداکنه و هم ترانه ی به روز تری از من دریافت کنه .
 
خصوصیات یک ترانه ی خوب و ماندگار از نظر شما چیه؟
 
به نظر من یه ترانه ی خوب قبل از باقاعده بودن باید از درون مایه ی خوبی برخوردار باشه .پیامی در دل داشته باشه.هدفمند باشه و حرفی برای گفتن داشته باشه.
در واقع آمار دقیقی از میزان گوش کردن افراد به موسیقی ندارم ولی همون طور که میدونید این روزا موسیقی تبدیل به بک عضو جدایی ناپذیر در زندگی همه ی ما در هرسن و موقعیتی شده و متاسفانه کم نیستند آهنگ هایی که باعث تحریک نوجوانان و جوانان ما به رفتارهای ناشایست و ناپسند شده اند .
به عقیده ی من  مسئولیت این معضل بزرگ برعهده ی ماست و باید همیشه و در هرزمانی و تحت هر شرایطی متوجه عملکرد خودمون باشیم
 
ظاهرا دل پری از فضای نا به سامان موسیقی داری؟ از کدوم خواننده ها بیشترآهنگ گوش میکنی؟
 
راستش من هوادار و طرفدار دو آتیشه ی هیچ خواننده ،نوازنده یا نویسنده ی خاصی نیستم و چیزی که در انتخاب های من موثر هست حرف آهنگ یا همون ترانه هست و بعد از اون صدای خواننده و تنظیم و سبک آهنگ.
درواقع حزب باد نیستم که بخوام امروز این اهنگ و این خواننده رو دریابم و فردا دیگری رو. برای من حد وسطی وجود نداره .یا آهنگی رو اصلا دوست ندارم یا هیچ وقت از شنیدنش سیر نمی شم .
 
اصولا چقدر آدم انتقاد پذیری هستی؟
 
اصولا کلمه ی نقد رو دوست ندارم ولی از گرفتن ایده و نظر شدیدا استقبال می کنم .دلیلشم اینه که فرد منتقد از نظر من نمی تونه دقیقا هم احساس من باشه و تصویرذهنی من رو که موقع نوشتن ترانه داشتم تصور کنه و به نقد ترانه بپردازه.ضمنا این زیاد اصولی به نظر نمی رسه که ترانه ای فقط از زاویه ی قوانین و قواعد ادبی بهش نگاه بشه.
مخصوصا زمانی که بحث ترانه براساس ملودی به میون میاد این قواعد زیاد کمک کننده نخواهند بود.
به قول یغما گلرویی عزیزکه به عنوان یک هنرمند عالی و حرفه ای قبولش دارم ، (ترانه ها ترانه نویسشان را نقد می کنند).در واقع اثری که خوب و باارزش باشه خود به خود دست به دست شده و مورد پسند عموم مردم قرار میگیره و در عوض کار غیر حرفه ای هرگز طوری که باید وشاید دیده نخواهد شد.
 
برای نوشتن ترانه از کسی هم الهام گرفتی؟
 
به طور مستقیم نه .ولی گوش کردن زیاد به موسیقی از روی علاقه ، فکر می کنم در پیشرفتم بی تاثیر نبوده.نوشتن ترانه در وجود من به صورت خود جوش اتفاق می افته و شاید دلیلش حساس بودن من به اتفاقات خوب و بد اطرافم باشه 
من معمولا از کنار هیچ چیزی ساده عبور نمی کنم و همیشه متوجه اوضاع جامعه م هستم تا حدی که گاهی واقعا از دیدن و شنیدن شون اذیت می شم و نا خودآگاه دست به قلم میشم و احساسات درونیم رو در قالب ترانه یا متن می نویسم و تا حدی به آرامش می رسم .
 
در زمینه ی ترانه سرایی با کسی  رقابت هم می کنی؟
 
بله.من با خودم همیشه در حال رقابت هستم و سعی ام براینه که هرروز بهتر از روز قبل باشم و ترانه های بهتری بنویسم.
به دوستان هم ترانه ی خودم هیچ وقت به چشم رقیب نگاه نکردم و معتقدم ، صمیمی بودن مون باهم تاثیر خیلی زیادی روی پیشرفت مون داره.در واقع همیشه سعی کردم تا جایی که می تونم ازشون حمایت کنم و میشه گفت صفت حامی بودن در من خیلی پررنگه . معمولا این حمایت متقابل هست و از جانب دوستان ترانه سرا و دیگر دوستانم همیشه حمایت شدم که از همین جا از همه ی این عزیزان صمیمانه تشکر می کنم .
 
اگه قرار باشه هنر دیگه ای رو دنبال کنید اون چه هنری خواهد بود؟
 
من به خیلی چیزا علاقه دارم ولی قطعا عمر کوتاه هیچ کس اجازه ی دنبال کردن همه ی هنرها و حتی اهداف رو نمی ده ولی بیشتر از همه علاقه ی خاصی به نواختن گیتار و کشیدن نقاشی دارم .مخصوصا کشیدن نقاشی پرتره از چهره ی افراد ، که اگه مشغله هام و مشکلات مادی من روزی کمتر بشن حتما برای به انجام رساندن این دو هنر زیبا اقدام خواهم کرد.

 

نظرتون در مورد شهر تون، اصفهان (نصف جهان ) چیه؟
 
اصفهان زمانی نصف جهان بود . زمانی که آب در دل زاینده رود جاری بود و شادابی و طراوت خاصی به اصفهان میداد اما متاسفانه زاینده رود پرجوش و خروش تبدیل شده به مرده رودی که به آدم حس غریب و غیرقابل توصیفی میده ...
 
دور بودن شما از تهران تونسته تاثیری بر کارتون داشته باشه ؟
 
قطعا تاثیر زیادی داشته .همون طور که میدونید بیشتر دست اندرکاران تولید موسیقی در تهران هستند و این موضوع کار رو برای شهرستانی ها سخت کرده .البته به لطف فضای مجازی این مشکل تا حدی کمتر شده ولی باز همچنان تفاوت های قابل توجهی بین موقعیت کاری تهرانی ها و شهرستنی ها وجود داره .برای مثال اگه ترانه سرایی آرشیوی از ترانه داشته باشه به صورت آنلاین شاید نهایتا بتونه یک یا دو ترانه برای مشتری ارسال کنه .در چنین شرایطی مشتری حق انتخاب زیادی نخواهد داشت .در حالیکه وقتی به صورت حضوری انجام میشه مشتری می تونه مطابق با سبک و صدای خودش از بین تعداد بیشتری ترانه گزینش کنه و امکان همکاری های موفق بیشتر خواهد بود .
 
گفتید فضای مجازی ! نظرتون در مورد فضای مجازی چیه؟
 
فضای مجازی از اول تا به امروز نقش مهمی در ایجاد ارتباط و پیشرفت من داشته .ولی اگه بخوام در مورد کلیات این فضا صحبت کنم ،هر تکنولوژی ای که وارد بازار و زندگی ما میشه جوانب خوب و بد زیادی داره و این موضوع کاملا بستگی به نحوه ی استفاده مون از اون تکنولوژی داره .
برای مثال شما می تونید با یک چاقو برای خودتون میوه پوست بکنید و با همون چاقو می تونید باعث قتل یک نفر بشید و این بستگی به انتخاب شخص شما داره.شخصا از فضای مجازی چیزهای خوب  زیادی یاد گرفتم که شاید در فضای واقعی هیچ وقت سرراهم قرار نمی گرفت .من دوستان مجازی خوبی دارم که همیشه حامی من بوده و هستند.
یکی از مزایای فضای مجازی نسبت به فضای واقعی انتخابی بودن همه چیزه.از دوست گرفته تا هر چیز دیگه. فرضا اگه کسی باعث سلب آرامش شما بشه ،رهایی از اون با یک کلیک امکان پذیره .در حالی که در فضای واقعی ما دکمه ای به نام Block نداریم و به نظر من این یکی از بهترین آپشن های این تکنولوژی ارزشمند هست .

کمی از خصوصیات اخلاقی تون برامون بگید.
 
سوال سختیه ولی سعی میکنم به اندازه ی شناختی که از خودم دارم جواب تون رو بدم . معمولا آدم برونگرا و خوش بینی هستم . ولی شرایط حاکم بر جامعه از من ی آدم شدیدا محافظه کارساخته که  به راحتی اعتماد نمی کنم  و همین موضوع باعث میشه در برخورد اول آدم خشک و سردی به نظر برسم ولی حقیقت اینه که من در روابط دوستی و کاری بسیار صمیمی و گرم هستم و راحت ارتباط برقرار می کنم .به طوری که دوستان قدیمی و صمیمی زیادی دارم .
( البته خط قرمزها و حد و مرز های خاص خودم رو هم دارم )
به گفته ی خیلی از دوستان با وجود عواطف و احساسات شاعرانه ، گاهی از روحیه ی سخت و مردونه ای برخوردارم که شخصا این موضوع رو رد نمی کنم و اون رو یکی از خصوصیات بارزخودم میدونم .شاید دلیل اصلیش جامعه ای است که در آن زندگی می کنم .جامعه ای که به عنوان یک زن در آن احساس امنیت نمی کنم .
معمولا آدم خونسرد و مهربونی هستم و به این معتقدم  که همه ی ما فقط یک بار فرصت زندگی داریم و این عمر کوتاه و تکرار نشدنی خیلی زیباست اگه صرف محبت و شاد کردن آدما بشه.
آدم پرمشغله ای هستم و از هدر دادن زمان به شدت بیزارم، طوری که بیشتر اوقات وقتی برای استراحت ندارم .گاهی با خودم فکر می کنم در آینه شاید به موفقیت های زیادی دست پیدا کنم ولی چیزی که ممکنه  همیشه حسرتش رو بخورم ، کم کردن خودم از بودن در کنار عزیزانم باشه .چیزی که در حال حاضر واقعا راه حلی براش ندارم .
 
دیدگاه شما به عنوان یک هنرمند در باره ی ازدواج چیه؟ آیا ازدواج رو یک عامل محدود کننده می دونید؟
 
ازدواج قطعا با خودش مسئولیت های سنگینی رو به همراه داره و نمی شه جدی نگرفتش .این مشکل زمانی بیشتر احساس میشه که همسر شما باشما همفکر و هم سو نباشه ولی از طرفی هم ازدواج می تونه باعث آرامش و انگیزه در آدما بشه و جذابیت های خاص خودش رو داره.
در کل همیشه گفتم و باز هم میگم شخصا اهداف مهم تری دارم و فعلا زیاد فکرم رو درگیر این مسئله نمی کنم ولی اگه روزی تصمیم به این کار بگیرم به شدت سخت گیرخواهم بود و به قول معروف تا لنگه ی خودم رو پیدا نکنم اقدامی نخواهم کرد .
به عقیده ی من بعضی ها با بودن شون تنها تر مون می کنند و گاهی تنها موندن بهتر از بودن در کنار کسیه که درک درستی از احساسات درونی ما نداشته باشه یا برعکس.
 
پیامت برای کسانی که به تازگی قدم در مسیر ترانه سرایی گذاشته اند چیه؟
 
راه پر پیچ و خم و دشواریه و همه چیز به سادگی چیزی که از دور به نظر میرسه نیست .اگه تاب و تحمل پیمودن راه رو ندارند بهتره اصلا فکرش رو هم نکنند.
نوشتن ترانه نیاز به ریزبینی و احساسات زیادی داره .احساسات امیخته با منطق و واقع گرایی که گاهی شبیه جنگ میشه.جنگی میان ترانه سرا و دغدغه ها و نگرانی های او...
پیام مهم تری که برای این عزیزان دارم اینه که هرگز و هرگز و هرگز برای دیده شدن و بالا رفتن دست به تخریب دیگران نزنند .چون این کار نتیجه ی عکس داره و باعث میشه خیلی زود نه تنها از چشم هم صنفی های خودشون بیفتند ،بلکه باعث سلب اعتماد دیگران از جمله مخاطبین خودشون میشن.
 
نظر تون در مورد فضای موسیقی ایران چیه؟
 
متاسفانه فضای موسیقی ایران طوریه که از هیچ ارگانی حمایت خاصی صورت نمی گیره .چه از لحاظ مادی و چه فضای آموزشی ، و همه ی ما عاشقان هنر و موسیقی مجبوریم تمامی امور رو خودمون به عهده بگیریم.
 
پیام تون برای مسئولین ارشاد چیه؟
 
ترانه حاصل احساسات درونی یک ترانه سراست نسبت به عواطف و مسا ئل اجتمایی پیرامون او، که در تک تک کلمات اون ترانه جاریه. اما وقتی این ترانه برای ثبت اثر به اداره ی ارشاد میره،  انقدر سرو ته ش زده میشه که دیگه هیچ شباهتی به ترانه نداره و به همین دلیل خیلی از ترانه سراها مجبورند آثار خودشون رو بدون ثبت به خوانندگان واگذار کنند که این خود موجبات سرقت ادبی رو فراهم میکنه .
 
حرف پایانی ؟
 
یکی از کم لطفی هایی که در مقابل ترانه سراها صورت می گیره اینه که عده ای بر این باورند که ترانه سرا با کنار هم گذاشتن تعدادی کلمه و با داشتن امکانات ناچیز (قلم و تکه ای کاغذ) به راحتی اثری رو خلق میکنه درحالیکه نوشتن یک ترانه ممکنه هفته ها و ماه ها طول بکشه و انرژی ، احساس و تمرکز زیادی می طلبه.